مومن حقیقی
پیامبر اکرم (ص)
مَن واسَى الفَقيرَ مِن مالِهِ ، وأنصَفَ النّاسَ مِن نَفسِهِ ، فَذلِكَ المُؤمِنُ حَقّا .
هر كس فقير را در مال خود شريك گرداند و با مردم به انصاف رفتار كند ، او مؤمن حقيقى است .
. الكافي: ج ٢ ص ١٤٧ ح ١٧
پیامبر اکرم (ص)
مَن واسَى الفَقيرَ مِن مالِهِ ، وأنصَفَ النّاسَ مِن نَفسِهِ ، فَذلِكَ المُؤمِنُ حَقّا .
هر كس فقير را در مال خود شريك گرداند و با مردم به انصاف رفتار كند ، او مؤمن حقيقى است .
. الكافي: ج ٢ ص ١٤٧ ح ١٧
علی بن موسی بن جعفر معروف به امام رضا (۱۴۸–۲۰۳ق) هشتمین امام شیعه اثناعشری. امام رضا ۲۰ سال امامت را بر عهده داشت. مأمون عباسی او را به اجبار به خراسان آورد و به اکراه، ولیعهد خویش کرد. حدیث سلسلة الذهب که در نیشابور از ایشان نقل شده معروف است. مأمون میان وی و بزرگان دیگر ادیان و مذاهب جلسات مناظره تشکیل میداد که سبب شد همگی به برتری و دانش او اقرار کنند.
آن حضرت در طوس به دست مأمون شهادت رسید. حرم او در مشهد زیارتگاه مسلمانان است.
یک سال بعد از رفتن حضرت علی بن موسی الرضا (ع)به سرزمین خراسان؛ یعنی در سال 201 قمری حضرت معصومه (س) خواهر حضرت رضا، برای زیارت برادر از مدینه به مقصد خراسان حرکت کرد.
چون آن حضرت با همراهانش وارد ساوه شد، بیمار و رنجور بود و میدانست در آن نزدیکی شهری است به نام قم که مردم آن از دوستداران اهل بیت اطهار هستند.
از این امر چنین استنباط میشود که آوازه تشیع مردم قم و علاقه شدید ایشان به اهل بیت به مدینه هم رسیده بود.
حضرت پرسید میان ما و قم چند فرسخ فاصله است. گفتند: ده فرسخ و حضرت دستور حرکت به سوی قم را صادر کردند.
چون خبر به آل سعد رسید با هم اتفاق کردند که از او درخواست کنند به قم بیاید. از میان ایشان، موسی بن خزرج بن سعد اشعری بیرون آمد، و چون به شرف ملازمت حضرت فاطمه رسید زمام ناقه او بگرفت و به جانب شهر بکشید و به در سرای خود فرود آورد.
محل سرای موسی بن خزرج و حجرهای که حضرت معصومه (س) در آن به عبادت میپرداخته اکنون معین و زیارتگاه است.
گویا در این سخن اختلافی نباشد که حضرت فاطمه معصومه (س)مدت 17 روز در آن محل توقف داشته و پس از آن رحلت فرموده است.
بنابر نوشته کتاب قم، بعد از غسل دادن و کفن کردن و نمازگزاردن بر جسد مطهر او، موسی بن خزرج آن حضرت را در زمینی در بابلان (محل فعلی) نیمه دوّم قرن چهارم که به او تعلق داشت دفن کرد و بر سر تربت او سایهبانی درست کرد.
بدون هیچ اختلافی سال وفات آن حضرت را یقیناً 201 قمری نقل کردهاند ولی در این که در چه روز و ماهی از این سال بوده اختلاف میباشد که بعضی دهم ربیع الثانی را قوی میدانند.
جاودانگي با قلم
در فرهنگ اسلامي، مسأله قلم و نويسندگي، از موقعيت و ارزش بسيار والايي برخوردار است. در حديثي آمده است که نوشته تو، بهترين چيزي است که از تو سخن ميگويد؛ يعني تنها نشانهاي که از تو در روزگاران آينده باقي ميماند و تو را جاودانه ميسازد، نوشتهات است. اين که در روايات ميخوانيم: «دانشمندان، تا دنيا باقي است، در طول زمان جاودانه ميمانند» هم، مخصوص عالمان و دانشمندان قلم به دست است که با نوشتههاي پُربار و بيبديل خود، فرهنگ غنّي اسلام را پُربارتر ساخته، به انسانسازي اين مکتب سراسر نور، کمک کرده اند؛ آنها که به اين کلام گهربار وليّ امر خويش، حضرت امام خميني رحمه الله لبيک گفتند که: «بايد براي آتيه دنيا، امروز نويسندگان و گويندگان فکر بکنند و مردم را آگاه بکنند».
شهید سید محمدحسین بهشتی در دوم آبان 1307 هجری شمسی در اصفهان چشم به جهان گشود. پدرش از روحانیان اصفهان و امام جماعت مسجد لنبان بود. وی از چهار سالگی به مکتب رفت و در اندک زمانی قرائت قرآن و خواندن و نوشتن را آموخت و با ورود به دبیرستان به دلیل علاقه به تحصیل علوم دینی، مدرسه را رها و در سال 1321 وارد حوزه علمیه شد. به سال 1325 یعنی در هجدهمین بهار زندگی خود به قم عزیمت کرد و در کنار تحصیل علوم دینی، در سال 1327 موفق به دریافت دیپلم ادبی در امتحانات متفرقه شد. در همان سال، وارد دانشکده الهیات معقول و منقول شد و در سال 1330 با دریافت درجه لیسانس به قم بازگشت و در دبیرستان حکیم نظامی مشغول تدریس زبان انگلیسی شد. در سال 1331 ازدواج نمود که حاصل این پیوند، دو پسر و دو دختر بود. وی در سال 1333، دبیرستان دین و دانش قم را تأسیس نمود و تا سال 1342 سرپرستی آن را برعهده داشت. در فاصله سال های 1335 تا 1338، دوره دکترای فلسفه الهیات را گذراند سپس، با شرکت فعال در مبارزات سال های 41 و 42 از سوی ساواک مجبور به عزیمت از شهر قم به تهران گردید. این شهید راست قامت تاریخ به پیشنهاد و درخواست آیت الله حائری رحمه الله و آیت الله میلانی رحمه الله به هامبورگ عزیمت و سرپرستی مسجد و تشکل مذهبی جوانان آن شهر را عهده دار و به فعالیت های عمیق دینی و فرهنگی پرداخت. در طی این مدت سفرهایی به عربستان، سوریه، لبنان، ترکیه و عراق(به منظور دیدار امام رحمه الله) انجام داد.
سرانجام در سال 1349، به ایران بازگشت و به فعالیت های علمی، فرهنگی و سیاسی روی آورد. در این مدت، چندین بار توسط ساواک دستگیر و روانه زندان شد. در آذرماه 1357 به فرمان امام خمینی رحمه الله شورای انقلاب را تشکیل داد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی همواره به عنوان ایدئولوگ و لیدر در صحنه های سیاسی، اجتماعی به فعالیت می پرداخت. حزب جمهوری اسلامی را با هدف تربیت و شناسایی نخبگان سیاسی فرهنگی پایه گذاری نمود. در تدوین قانون اساسی به عنوان نایب رئیس مجلس خبرگان ایفای نقش می کرد. پس از استعفای دولت موقت در سال 1358، مدتی به عنوان وزیر دادگستری و سپس، از سوی امام خمینی رحمه الله به ریاست دیوان عالی کشور منصوب گردید. وی سرانجام در حین انجام وظیفه در این سمت بود که در شامگاه 7 تیر سال 1360 در حین سخنرانی در تالار حزب جمهوری اسلامی بر اثر انفجار ساختمان حزب توسط منافقین به همراه کاروان 72 نفره خود به خیل عظیم شهدای کربلا پیوست.
از پیام امام خمینی رحمه الله به مناسبت شهادت شهیدبهشتی:
ملت ایران در این فاجعه بزرگ 72 تن بی گناه به عدد شهدای کربلا از دست داد.
شهیدبهشتی از منظر مقام معظم رهبری:
بهشتی مظلوم زیست و مظلوم مرد، به خاطر این که در دوران زندگی اش کسی به عمق و والایی شخصیت این مرد پی نبرد. شهیدبهشتی واقعا یک انسان برجسته ای بود در همه ابعاد.
شخص با چند مرتبه استفاده از مواد اعتیاد آور معتاد میشود؟
هیچ کس نمیتواند به طور قطع بگوید تعداد دفعاتی که یک شخص بدون تغییر یافتن مغز و معتاد شدن میتواند به مصرف مواد مخدر بپردازد، چقدر است. ساختار ژنتیکی هر شخص نقش مهمی ایفا میکند. اما پس از مصرف میزان کافی از مواد مخدر، دستگاه کناری همانطور که تمایل به غذا، آب و گفتگویی دوستانه را در مغز ایجاد میکند، اشتیاق به مصرف مواد اعتیادآور را نیز به وجود می آورد. نیاز به مصرف مواد اعتیاد آور همراه با کاهش تولید طبیعی مواد انتقال دهنده یا همان تنظیم کاهشی، هربار از بار قبل بیشتر می شود.
بدون مصرف مواد مخدر یا توهم زا، میزان دوپامین در بدن شخص معتاد پایین است. این شخص احساس یک نواختی، بی هیجانی و افسردگی میکند. بدون مواد، زندگی این شخص بی معنا و خالی از خوشی است. در اینجا شخص به چیزی احتیاج دارد تا دوپامین بدن او را به حد عادی برساند و باز مقدار بیشتری از آن لازم است تا سیل دوپامین را به وجود آورد. با مصرف مواد اعتیادآور، شخص معتاد شیوه عملکرد مغز خود را تغییر میدهد. مصرف و اعتیاد به این مواد به تغییرات بلند مدت در مغز منتهی میشود و این تغییرات قدرت کنترل مقدار مصرف را از شخص سلب میکنند. درواقع اعتیاد یک بیماری چند جانبه است.
امام علی(ع) فرمودند:
«این، عیدِ کسی است که خداوند، روزه او را پذیرفته و عبادتش را قبول کرده است و هر روزی که در آن، خدا معصیت نشود، آن روز عید است.»
امام على علیه السلام فرمود:
خَيْرُ الإِختِيارِ صُحْبَةُ الأَخيارِ.
بهترين گزينش، همنشينى با نيكان است.
غررالحكم ج۳ ص۴۲۱
حضرت زهرا(س):
اِنَّ السَّعیدَ، کُلَّ السَّعیدِ، حَقَّ السَّعیدِ مَن أحَبَّ عَلِیاً فی حَیاتِه وَ بَعدَ مَوتِه؛
همانا سعادتمند(به معنای) کامل و حقیقی کسی است که امام علی(ع) را در دوران زندگی و پس از مرگش دوست داشته باشد.
امالی(صدوق) ص182
مَن أدرَکَ شَهرَ رَمَضانَ فَلَم یُغفَر لَهُ فَأبعَدَهُ اللهُ
ھر كه ماه رمضان را دريابد و آمرزيده نشود، خداوند او را (از رحمت خود) دور گرداند.
فضائل الاشهر الثلاثه ص 54
همان گونه كه براي روزه كاركردها و آثار چندي بيان شده است، از سوي خداوند اموري به عنوان پاداش عمل روزه نيز بيان گرديده است كه عبارتند از: آمرزش الهي نسبت به شخص و قرار گرفتن در زمره اهل مغفرت (احزاب آيه35) بهره مندي از پاداش و اجر عظيم (احزاب آيه35) كه به نظر مي رسد هيچ پاداشي بزرگ تر از ورود به بهشت رضوان نباشد كه در آيات 111و 112به عنوان پاداش روزه از آن ياد شده است. البته اين زماني است كه ما- چنان كه طبرسي در تفسير ارزشمند مجمع البيان بيان داشته است- سائح را همان صائم و روزه دار بدانيم چنان كه مويد اين معنا روايتي است كه از امام صادق(ع) در بحارالانوار نقل شده است. آن حضرت(ع) فرموده است: بهشت وعده داده شده در آيه 111 براي كساني است كه اوصاف مذكور در آيه 112 را داشته باشند. (بحارالانوار ج97 ص48 حديث13)
امام صادق(ع) در ذيل آيات 22تا 24 سوره حاقه كه برخورداري از بهشت و ميوه هاي فراوان و خوردني هاي آن را پاداش ايام خاليه مي شمارد بيان مي كند كه مراد از روزهاي خاليه همان روزهايي است كه روزه دار در دنياست و روزه گرفته است. (البرهان ج5 ص377)
براين اساس مي توان گفت كه يكي از پاداش هايي كه خداوند براي روزه داران قرار داده، بهره مندي از زندگي دلپسند بهشت برين است كه از همه امكانات و مواهب آن بهره مند خواهند شد.
از ديگر پاداش ها و هم چنين كاركردهاي روزه مي توان دست يابي شخص به هدايت خاص خداوندي را برشمرد كه در آيه 185 سوره بقره بدان اشاره شده است؛ زيرا توانايي گرفتن روزه و همراهي با مؤمنان در اين ماه خود نشانه اي است كه شخص در مسير هدايت خاص قرار گرفته و از آن بهره مند گشته است.
البته از آن جايي كه درآموزه هاي قرآني تفاوت معناداري ميان زن و مرد دراصل آفرينش نيست و اگر تفاوت هايي است در شيوه زندگي و مسئوليت هاست كه اقتضاي طبيعت نه ذات انسانيت است، لذا خداوند در آيه 35 سوره احزاب مردان و زنان روزه دار را در پاداش هاي الهي برابر مي شمارد و به همه مومنان روزه دار بهره مندي از بشارت هاي خاص خود يعني بهشت را مژده مي دهد. (توبه آيه 112) و همان گونه كه روزه داري را شايسته مردان مومنان مي شمارد درآيه 5 سوره تحريم روزه داري را از اوصاف زنان شايسته و ملاك برتري ايشان نسبت به ديگر مردان و زنان مي داند.
منبع:https://quran.isca.ac.ir/Article/Detail/9018/
در این ماه شیطان بسته می شود. خیلی عجیب است شیطان که خیلی فعال است. چگونه در این ماه بسته می شود؟
امیرالمۆمنین علیه السلام می فرماید: «شیطان عقده، عقده پیش می آید»یعنی گره، گره.[1] به گفته یکی از بزرگان که می فرمود: «ابتدا شیطان، گره تعلق به مستحبات را از دل آدم باز می کند. آرام آرام مستحبات را کنار می گذاری. دوم شیطان گره تنفر از مکروهات را باز می کند؛ می گوید: مکروه عیبی ندارد و مکروه را مرتکب می شوی. در مرحله سوم گره علاقه به واجبات را باز می کند. پس نسبت به واجبات سست می شوی. چهارم گره تنفر از حرام را باز می کند و حرام را مرتکب می شوی».
حالا چرا شیطان در این ماه دستش بسته می شود؟! دلیلش این است که آدم یا مستحب انجام می دهد یا واجب. می خوابی، خوابت عبادت محسوب می شود. نفست تسبیح محسوب می شود. مسجد می آیی، قرآن می خوانی و یا از تلویزیون سخنرانی گوش می دهی؛ چون در این ماه این گره ها را سفت می کنی شیطان نمی تواند به تو راه پیدا کند.
البته اینکه گفته اند شیطان بسته است، نسبی است، در همین ماه رمضان انسان هایی هستند که جنایت می کنند، عرق می خورند، معصیت می کنند، حتی نماز هم نمی خوانند.
قرآن می فرماید: هر کس نور خدا در زندگی اش کم رنگ شود؛ شیطان ایمانش را سرقت می کند[2] و شیطان همراهش می شود. لذا تا هنگامی که نور خدا قوی است، او نمی تواند بیاید. در ماه رمضان نور خدا قوی است. در همه خانه ها قرآن تلاوت می شود و زبان ها مشغول ذکر خداست. طبیعتاً می گویند که دست شیطان بسته است و درهای رحمت باز است.
1. نهج البلاغه، خطبه 121.
2. زخرف، 36.
الف. تقویت تقوا، پرهیزگاری و
اخلاص؛امام صادق(ع) می فرماید: خداوند متعال فرموده: «روزه از من است و پاداش آن را من می دهم.»
حضرت فاطمه(س) می فرماید: «خداوند روزه را برای استواری اخلاص، واجب فرمود.»
ب. مانع عذاب های دنیوی و اخروی:
امام علی(ع) می فرماید: «روزه روده را باریک می کند گوشت را می ریزد و از گرمای سوزان دوزخ دور می گرداند.»
پیامبر اکرم(ص) می فرماید: «روزه سپری در برابر آتش است.»
ج. آرامش روان و جسم:
روزه داری روح و روان و قلب و دل و نیز جسم را آرامش داده و باعث سلامتی روح و تندرستی جسم می شود.
پیامبر اکرم(ص) می فرماید: «روزه بگیرید تا سالم بمانید.»
باز می فرماید: «معده خانه تمام دردها و امساک [روزه [بالاترین داروهاست.»
حضرت امام باقر(ع) می فرماید: «روزه و حج آرام بخش دلهاست.»
حضرت علی(ع) می فرماید: «خداوند بندگان مؤمن خود را به وسیله نمازها و زکات و حدیث در روزه داری روزه های واجب [رمضان[ برای آرام کردن اعضا و جوارح آنان، خشوع دیدگانش و فروتنی جان هایشان و خضوع دلهایشان حفظ می کنند.»
امروزه در علم پزشکی و از نظر بهداشت و تندرستی نیز در جای خود ثابت شده که روزه داری تأثیرهای فراوانی بر آرامش روح و روان و سلامتی جسم و بدن دارد، دفع چربی های مزاحم، تنظیم فشار، قند خون، و… نمونه آن است.
د. مانع نفوذ شیطان:
امام علی(ع) به پیامبر اکرم(ص) عرض کرد: یا رسول الله! چه چیزی شیطان را از ما دور می کند؟ پیامبرگرامی(ص) فرمود: روزه چهره او را سیاه می کند و صدقه پشت او را می شکند.»
بنابراین، روزه مانع نفوذ شیطان های جنی و انسی شده و وسوسه های آنان را خنثی می کند.
ه . مساوات بین غنی و فقیر:
انسان روزه دار در هنگام گرسنگی و تشنگی، فقرا و بینوایان را یاد می کند و در نتیجه به کمک آن ها می شتابد. حضرت امام حسن عسگری(ع) درباره علت وجوب روزه می فرماید: «تا توانگر درد گرسنگی را بچشد و در نتیجه به نیازمند کمک کند.»
و. احیاء فضائل اخلاقی
حضرت امام رضا(ع) درباره علت وجوب روزه می فرماید: «تا مردم رنج گرسنگی و تشنگی را بچشند و به نیازمندی خود در آخرت پی ببرند و روزه دار بر اثر گرسنگی و تشنگی خاشع، متواضع و فروتن، مأجور، طالب رضا و ثواب خدا و عارف و صابر باشد و بدین سبب مستحق ثواب شود،… روزه موجب خودداری از شهوات است، نیز تا روزه در دنیا نصیحت گر آنان باشد و ایشان را در راه انجام تکالیفشان رام و ورزیده کند و راهنمای آنان در رسیدن به اجر باشد و به اندازه سختی، تشنگی و گرسنگی که نیازمندان و مستمندان در دنیا می چشند پی ببرند و در نتیجه، حقوقی که خداوند در دارایی هایشان واجب فرموده است، به ایشان بپردازند… .»
و…
ماه رجب، ماه رحمت و برکت الهی است. از پیغمبر مکرم اسلام نقل شده است که فرمود: « اللّهمّ بارک لنا فی رجب و شعبان».(۱) این ماه و ماه شعبان، گذرگاه مؤمنان به سوی ماه ضیافت الهی - ماه مبارک رمضان - است.۱۳۹۰/۰۳/۱۴
بیانات رهبري در مراسم بیست و دومین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله)
امام باقر علیه السلام فرمودند:
مَنْ قُسِمَ لَهُ الرِّفْقُ قُسِمَ لَهُ الْاِیمَانُ.
هر کس مدارا و نرمش روزیش شد، ایمان روزیاش شده است.
الکافی، ج 2، ص 118
امام علي (ع):المَهديُّ رَجُلٌ مِنّا مِن وُلدِ فاطِمَةَمهدى مردى است از ما، از نسل فاطمه.
التشریف بالمنن فی التعریف بالفتن ص157
یابن الحسن و الحسین عبارت فوق در یکی از زیارات علی اکبر علیهالسلام آمده است.علامه مجلسی (ره) آن را مجازی می داند زیرا عرب عمو را هم «اب» می گویند. برخی توجیه دیگری کردهاند شاید بتوان گفت که چون این بزرگوار دارای خلق حسنی و حسینی بود هم حلمی حسنی داشت و هم شجاعتی حسینی. علاوه بر این وی دارای شباهت های جسمانی سبطین علیهالسلام به رسول خدا (صلی الله وعلیه وآله) بود. لذا از این رو از حضرتش با عنوان ” یا بن الحسن و الحسین” یاد میشود.
شیعه بودن شیخ بهایی را باتوجه به تعلق او و خانوادهاش به شیعیان جبل عامل و نیز تالیفهای بسیارش در فقه و معارف شیعی غیر قابل تردید دانستهاند. از شاخصترین این آثار قصیده معروف «وسیله الفوز و الامان» او در مدح امام زمان (عج) و نیز صلوات مشهوری است که برای ۱۴ معصوم ساخت و با عبارت «اللهم صل و سلم و زد و بارک علی صاحب الدعوة النبویة» شروع میشود و آن را خدام بقاع متبرکه در مراسم اعیاد در آستان قدس رضوی و حضرت معصومه(س) و مذکّران شیعه در دیگر مجالس مذهبی میخوانند. بهاءالدین عاملی در اشعار عربی خود علاوه بر اظهار ارادت و اخلاص کامل به ائمه شیعه و اشتیاق به زیارت قبور ایشان، در مواردی از مخالفان آنها تبری جسته است.
محمدامین محبّی و احمد خَفاجی بر این باورند که بهائی تسنّن خود را از شاه عباس اول که شیعه بود، پنهان میکرد و او را تنها به سبب افراطی که در محبت ائمه شیعه داشته است، شیعه شمردهاند. احتمالا مهمترین سبب این اشتباه، مشی و سلوک خود بهائی است که وی در سفرهای خود تقیه میکرد و به سبب مشرب عرفانی خود، با هر ملتی به اقتضای مذهب ایشان رفتار مینمود.
بعضی علمای شیعه بر تسامح بهائی در برخورد با مذاهب دیگر ایراد گرفته و در توثیق او تردید کردهاند،ولی مسلم است که شیخ بهائی فقیه شیعی معتدلی بوده و به شیوه قدما، به اقوال و آثار عامّه نظر داشته است؛ برای نمونه، بر کشاف زمخشری حاشیه نوشته و حاشیهاش بر تفسیر بیضاوی علیرغم ناتمام ماندن، از بهترین حواشی این تفسیر شمرده شده است.
از سوی دیگر، بهائی در کسوت فقر و درویشی بوده و علیرغم آمد و شد به دربار صفوی، مشرب تصوف و عرفان داشته و به همین خاطر مورد توجه منابع صوفیه قرار گرفته و گاه یک صوفی تمام عیار معرفی شده است. معصوم علیشاه، بهائی را همراه با بسیاری از بزرگان شیعه چون میرداماد، میرفندرسکی، ملا صدرا، مجلسی اول و فیض کاشانی، به سلسله نوربخشیه و نعمت اللهیه منتسب کرده است. آنچه بیش از هر چیز تصوف بهائی را قوت بخشیده، کلمات و اشعار خود اوست. او در آثار خود از محیی الدین ابن عربی با عباراتی مانند جمال العارفین، شیخ جلیل، کامل، عارف و واصل صمدانی تجلیل کرده است. از این رو، بعضی علمای شیعه نیز بر او به دلیل تمایلش به تصوف و بعضی موارد دیگر ایراد گرفتهاند.
بهائی بیش از سایر علما و فقهای امامیه تمایل به عرفان داشته است. به گفته علامه مجلسی، وی اهل چله نشینی و ریاضات شرعی بوده و به شاگرد خود محمدتقی مجلسی تعلیم ذکر داده است.با این همه، در بعضی منابع به بیزاری بهائی از صوفیان و دراویش زمان خود و آداب و عقاید ایشان اشاره شده است.خود بهائی نیز در داستان رمزی گربه و موش و در اشعارش، از صوفیان سالوس و ریایی انتقاد شدیدی کرده است. از این رو از بعضی علمای شیعه در دفاع از بهائی و عدم انتساب او به تصوف اصطلاحی، شواهدی نقل شده است.
منبع:http://fa.wikishia.net/view/%D8%B4%DB%8C%D8%AE_%D8%A8%D9%87%D8%A7%D8%A6%DB%8C
رسول اكرم(ص): « أَوْحَى اللّهُ إِلى داوُدَ(عليه السلام) لا تَجْعَلْ بَيْنى وَ بَيْنَكَ عالِمًا مَفْتُونًا بِالدُّنْيا فَيَصُدَّكَ عَنْ طَريقِ مَحَبَّتى فَإِنَّ أُولئِكَ قُطّاعُ طَريقِ عِبادِى الْمُريدينَ، إِنَّ أَدْنى ما أَنـَا صانِعٌ بِهِمْ أَنْ أَنـْزَعَ حَلاوَةَ مُناجاتى عَنْ قُلوبِهِمْ.»:
خداوند به داود(عليه السلام) وحى فرمود كه: ميان من و خودت، عالِم فريفته دنيا را واسطه قرار مده كه تو را از راه دوستى ام بگرداند، زيرا كه آنان، راهزنانِ بندگانِ جوياى مناند، همانا كمتر كارى كه با ايشان كنم اين است كه شيرينى مناجاتم را از دلشان بركنم.
امشب که شب مبعث احمد باشد
مشمول همه عطای سرمد باشد
یارب چه شود طلوع صبح فردا
صبح فرج آل محمد باشد
الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوباً عِندَهُمْ فِي التَّورَاةِ وَالْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ …؛ (اعراف/ 157) «كسانى كه از فرستاده (خدا)، پيامبر درس نخوانده، پيروى مي كنند؛ آن (پيامبرى) كه (صفات) او را نزدشان در تورات و انجيل نوشته مي يابند؛ در حالى كه آنان را به [كار] پسنديده فرمان مي دهد، و آنان را از [كار] ناپسند منع مي كند و برايشان [خواركي هاى ]پاكيزه را حلال مي شمرد و پليديها را بر آنان حرام مي كند…»
اَلضَّيفُ يَنزِلُ بِرِزقِهِ وَ يَرتَحِلُ بِذُنوبِ أَهلِ البَيتِ؛
ميهمان، روزى خود را مى آورد و گناهان اهل خانه را مى برد. رسول اكرم (ص)
جامع الاخبار(شعیری) ص 136 - بحارالأنوار(ط-بیروت) ج 72، ص461، ح14
حضرت فاطمه عليهاالسلام : حُبِّبَ إلَىَّ من دُنياكُم ثَلاثٌ : تِلاوَةُ كِتابِ اللّه ِ و النَّظَرُ في وَجهِ رَسولِ اللّه ِ و الإنفاقُ في سَبيلِ اللّه ِ ؛
حضرت فاطمه عليهاالسلام :از دنياى شما محبّت سه چيز در دل من نهاده شد : تلاوت قرآن ، نگاه به چهره پيامبر خدا و انفاق در راه خدا .
عِفُّوا عَنْ نِسَاءِ النَّاسِ تَعِفَّ نِسَاؤُكُمْ.
نسبت به زنان مردم عفت داشته باشید تا زنانتان عفیف بمانند.امام صادق(ع)
کافی(ط-الاسلامیه) ج5 ، ص 554 ، ح 5
22 اسفند ماه ، روز شهید گرامی باد
اسم زهرا آبروی عالم است اسم زهرا چون نگین خاتم است
اسم زهرا یادگاری نبی ست اسم زهرا دلخوشی های علی ست