مذهب و مشرب شيخ بهايي
شیعه بودن شیخ بهایی را باتوجه به تعلق او و خانوادهاش به شیعیان جبل عامل و نیز تالیفهای بسیارش در فقه و معارف شیعی غیر قابل تردید دانستهاند. از شاخصترین این آثار قصیده معروف «وسیله الفوز و الامان» او در مدح امام زمان (عج) و نیز صلوات مشهوری است که برای ۱۴ معصوم ساخت و با عبارت «اللهم صل و سلم و زد و بارک علی صاحب الدعوة النبویة» شروع میشود و آن را خدام بقاع متبرکه در مراسم اعیاد در آستان قدس رضوی و حضرت معصومه(س) و مذکّران شیعه در دیگر مجالس مذهبی میخوانند. بهاءالدین عاملی در اشعار عربی خود علاوه بر اظهار ارادت و اخلاص کامل به ائمه شیعه و اشتیاق به زیارت قبور ایشان، در مواردی از مخالفان آنها تبری جسته است.
محمدامین محبّی و احمد خَفاجی بر این باورند که بهائی تسنّن خود را از شاه عباس اول که شیعه بود، پنهان میکرد و او را تنها به سبب افراطی که در محبت ائمه شیعه داشته است، شیعه شمردهاند. احتمالا مهمترین سبب این اشتباه، مشی و سلوک خود بهائی است که وی در سفرهای خود تقیه میکرد و به سبب مشرب عرفانی خود، با هر ملتی به اقتضای مذهب ایشان رفتار مینمود.
بعضی علمای شیعه بر تسامح بهائی در برخورد با مذاهب دیگر ایراد گرفته و در توثیق او تردید کردهاند،ولی مسلم است که شیخ بهائی فقیه شیعی معتدلی بوده و به شیوه قدما، به اقوال و آثار عامّه نظر داشته است؛ برای نمونه، بر کشاف زمخشری حاشیه نوشته و حاشیهاش بر تفسیر بیضاوی علیرغم ناتمام ماندن، از بهترین حواشی این تفسیر شمرده شده است.
از سوی دیگر، بهائی در کسوت فقر و درویشی بوده و علیرغم آمد و شد به دربار صفوی، مشرب تصوف و عرفان داشته و به همین خاطر مورد توجه منابع صوفیه قرار گرفته و گاه یک صوفی تمام عیار معرفی شده است. معصوم علیشاه، بهائی را همراه با بسیاری از بزرگان شیعه چون میرداماد، میرفندرسکی، ملا صدرا، مجلسی اول و فیض کاشانی، به سلسله نوربخشیه و نعمت اللهیه منتسب کرده است. آنچه بیش از هر چیز تصوف بهائی را قوت بخشیده، کلمات و اشعار خود اوست. او در آثار خود از محیی الدین ابن عربی با عباراتی مانند جمال العارفین، شیخ جلیل، کامل، عارف و واصل صمدانی تجلیل کرده است. از این رو، بعضی علمای شیعه نیز بر او به دلیل تمایلش به تصوف و بعضی موارد دیگر ایراد گرفتهاند.
بهائی بیش از سایر علما و فقهای امامیه تمایل به عرفان داشته است. به گفته علامه مجلسی، وی اهل چله نشینی و ریاضات شرعی بوده و به شاگرد خود محمدتقی مجلسی تعلیم ذکر داده است.با این همه، در بعضی منابع به بیزاری بهائی از صوفیان و دراویش زمان خود و آداب و عقاید ایشان اشاره شده است.خود بهائی نیز در داستان رمزی گربه و موش و در اشعارش، از صوفیان سالوس و ریایی انتقاد شدیدی کرده است. از این رو از بعضی علمای شیعه در دفاع از بهائی و عدم انتساب او به تصوف اصطلاحی، شواهدی نقل شده است.
منبع:http://fa.wikishia.net/view/%D8%B4%DB%8C%D8%AE_%D8%A8%D9%87%D8%A7%D8%A6%DB%8C